به شما افتخار میکنیم آقا در همان روز سیاُم دیماه 1389 که به منزل شهید شهریاری رفته بودند، به منزل یک دانشمند شهید دیگر نیز رفتند: دکتر علیمحمدی. آقا تسلّای خاطری به خانوادهی شهید میدهند: «به مجرد این که شهید روی زمین افتاد، قبل از آنکه به آن دنیا برود، ملائکه به استقبالش میآیند و به او مژده میدهند. او همهی اینها را با همین چشم مادی میبیند. خدا هم همهی گناهانش را میبخشد.»
همسر شهید علیمحمدی هم از خاطرات همسرش میگوید. از این که آمادگی شهادت داشت و میگفت خیلی از شبها خواب میبیند که به سویش تیراندازی شده. از اینکه چه فضای معنوی خاصی را در سفر حج برایش ایجاد کرده بود: «توی صفا و مروه میگفت خودت را بگذار جای هاجر. ببین چه حسی داری و در رمی جمرات میگفت فرض کن جای حضرت ابراهیم(ع) بودی و میخواستی فرزندت را ببری به قتلگاه. آنوقت شیطان وسوسهات میکرد...» رهبر هم توصیه میکنند: «این روحیات معنوی را حفظ و به دیگران منتقل کنید.» موقع رفتن میشود و جمله همیشگی آقا در این دیدارها: «خب خانم! مرخص فرمودین؟» و همسر شهید جواب میدهد: «افتخار دادید به ما.» آقا میگویند: «ما به شما افتخار میکنیم؛ به شما همسر صبور و دانای شهید.»